From the Bookshelf of جای بیخیال نشستن…
Find A Copy At
Group Discussions About This Book
No group discussions for this book yet.
What Members Thought

دو داستان اخر را بیشتر دوست داشتم . در داستان اخر زنها در زندان تشنه داشتن یک مداد برای نوشتن بودن ولی وقتی بدست اوردن نمیدونستن از کجا شروع کنن. و ساده ترین زن بین اونا بهترین راه استفاده رو بهشون نشون داد.
در داستان چهارم هم این نکته رو زیبا بیان میکرد که داشتن یه عنصر ، یه استعداد،یه همراه ....در دست ، دلیلی بر استفاده مناسب برای خوشبخت
.بودن نیست
تابلو پیکاسو در چنگ داشت ولی فکر میکرد تقلبیه و نتونست ازش استفاده کنه
در داستان چهارم هم این نکته رو زیبا بیان میکرد که داشتن یه عنصر ، یه استعداد،یه همراه ....در دست ، دلیلی بر استفاده مناسب برای خوشبخت
.بودن نیست
تابلو پیکاسو در چنگ داشت ولی فکر میکرد تقلبیه و نتونست ازش استفاده کنه