كافه شعر discussion

14 views
اشعارگلرخسار صفی اِوا

Comments Showing 1-5 of 5 (5 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by اتیه (new)

اتیه | 287 comments «گنج باد آورد»

عدل را داور تویی، تو

فصل را یاور تویی، تو

روشن آوا، روشن آرا

روشنایی فر تویی، تو

ساز بزم عاشقانه

سوز خاکستر تویی، تو

همزبان چشمه‌ساران

همزمان فرّ تویی، تو

جوهرّی حرف و معنی

از تو سیمین تر تویی، تو

چشم حزن‌ات را ببوسم

دیدة خاور تویی، تو

در صف مردانِ ناموس

گُردِ مُشتی پر تویی، تو

رمز پامیر و دماوند

پیک بخت آور تویی، تو

«شاه تیرانداز»، شاهد

آرش باور تویی، تو

از خلیج‌فارس تا من

آریانا فر تویی، تو

در کنار صد هزاران

از تو تنهاتر تویی، تو

شعر می‌داند بشر هم

که از تو شاعرتر تویی، تو

زیور ایران و توران

گنج بادآور تویی، تو


message 2: by اتیه (new)

اتیه | 287 comments پیک گل بودم و محروم بهارم کردید

بیت دل بودم و تحریرِ شعارم کردید

نفسم بی‌هوسِ عشقِ شما، داشت نداشت

در نفس پیکرِ پیکارِ نقارم کردید

چون ز خود رسته، گشادم پر و بالِ بسته

با نگاه حسد و کینه شکارم کردید

اخگری از فر خاکستر خود سوختگان

قاصد نور ضیا بودم و تارم کردید

شد ریخ دره‌ها حزن فرِ بی فرهّ ها

آرش عار شما بودم و عارم کردید

شعر عصیانِ عصب، خندة گریانِ نسب

خنده‌سار سربازار بتارم کردید

نوحة دار شما نقطة ایجاد شما

حرف فردای شما بودم و پارم کردید

زین شبدیز ز شیرینی من خالی ماند

زآن که بر مرکب دجّال سوارم کردید

در بهاری که پی مرگ خزان می‌خندید

گل رخسار شما بودم و خارم کردید


message 3: by اتیه (new)

اتیه | 287 comments عطر «جوی مولیان» و نکهتش

ما ز شعر رودکی بوئیده‌ایم

ما همه از آب رودک خورده‌ایم

ما ز درد رودکی روئیده‌ایم!


message 4: by اتیه (new)

اتیه | 287 comments ای میهن سبز مهر

ای شه‌رگ نبض شعر

ای دور به جان نزدیک

ای نور دل و دیده

در هر ورق سنگت

شعری است اهورایی.

از هر وجب خاکت،

یک نابغه روییده،

ایران عزیز من،

ای جان عزیز من!

کارون تو انشا کرد،

قانون سعادت را.

جمشید تو بینا کرد،

کاخ فر ملت را.

منصور تو بالا کرد،

قدر سر بی‌ مرگی.

خیام تو افشا کرد،

اسرار محبت را.

ایران عزیز من،

ای جان عزیز من!

تیر نظر آرش،

در سینه نهان دارم.

«شهنامه»‌ی عالم‌ساز،

از فضل کیان دارم.

برقصد کمان‌بازان،

بر رغم کمان‌سازان،

چون ماه نو تهران،

ابروی کمان دارم.

ایران عزیز من،

ای جان عزیز من!

با عشق خدادادت،

پیمان وفا باقی است.

از دخت «صفی» بهرت،

پیکی ز صفا باقی است.

از میر بخارایی،1

ناداریِ دارایی.

از پیر سمرقندی،2

پیغام سخا باقی است.

ایران عزیز من،

ای جان عزیز من!

ما را به دل تنگت،

ای یار به هم آور.

صد بار تو را میرم،

یک بار به هم آور.

بر گلشن گلخندت،

بر فرق دماوندت،

گلخار نمی‌زیبد،

گلنار به هم‌آور،

ایران عزیز من،

ای جان عزیز من!

پیوند نیاکانی،

پیوند دل و جانی،

پروردة شیرِ شعر،

پرودة عرفانی،

ای عشق فلک پیچم،

بهر تو اگر هیچم،

بهر من ناقابل،

جایزة یزدانم

ایران عزیز من،

ای جان عزیز من!


message 5: by اتیه (new)

اتیه | 287 comments شاهنامه سخن است،

سخن بی‌مرگی.

شاهنامه روح است،

به تن بی‌مرگی.

شاهنامه وطن است،

وطن بی‌مرگی.

آری، آری، شاهنامه وطن است!

وطنی کز من و تو،

نتوانند به شمشیر و به تزویر،

ربودن.

شاهنامه خرد است،

خردی که به جهان آموزد،

هنر از اجل جهل

نمردن.

شاهنامه ادب است،

ادبی کز ثمر سبز درختش،

جاودان بهره بگیریم.

شاهنامه نفس است، نفسی کز من و تو گر بربایند،

بمیریم!

بمیریم!

بمیریم!


back to top