YA readers (Percy3 Group) discussion

This topic is about
The Merchant of Death
بوک کلاب (بخش فارسی)
>
هفتمین دور کتابخوونی فارسی جلد اول مجموعه پندراگن (تاجر مرگ)
date
newest »


انشاءالله
ببینین، خب با این وضع منم مجبور می شم بهتون اضافه بشم اینو دوباره بخونم! چه وضعشه آخه؟! :))

نگارجان لازم نیست دوباره بخوانیاش. میشود که بدون دوبارهخوانی در بحثها شرکت کنی. نمیشود؟
مگر این که خیلی فراموشت شده باشد ماجراهاش را. تازه حتّی این هم راه حل دارد. میتوانیم بعد از هر جلد، یکیمان خلاصهاش را تعریف کند تا قصّه یک بار برایت یاداوری شود. نه؟
اینم حرفی بود! :)
پس منم هستم :-"
روژین! اول اینکه به راحتی بیا با ما توی قسمت انگلیسی
بخون! دوم اینکه مثل من به پیشنهاد خانم توکلی عمل کن :))
پس منم هستم :-"
روژین! اول اینکه به راحتی بیا با ما توی قسمت انگلیسی
بخون! دوم اینکه مثل من به پیشنهاد خانم توکلی عمل کن :))
کتابش خوبه، قشنگه در کل :)
نگین :)) :-"
نگین :)) :-"

نگین :)) :-""
من یه تیکش یادمه فقط... داشتن فرار میکردن:دی
:-"

آخه منم حاضرم دوباره بخونمش :دی سه باره البته :))
اگرهم وقت نشد بخونم (:-کنکوریبیزی) تو بحثا شرکت میکنم :}
بچه ها اول مشکل من این بود که سه تا کتاب پندراگون داشتم که معلوم نبود کدوم اولین کتابه کدوم دومین
منم یه بار کتاب رو خوندم اما منم مثل تو فقط یه دایی یادم که با یه پسر بچه رفتن از توی تونلای مترو یه کهکشانی سرزمین دیگه ای :دی
منم یه بار کتاب رو خوندم اما منم مثل تو فقط یه دایی یادم که با یه پسر بچه رفتن از توی تونلای مترو یه کهکشانی سرزمین دیگه ای :دی
خب من داستان رو تموم کردم این دفعه خیلی بیشتر بهم مزه داد آخه من قبلاً این کتاب رو خونده بودم اما هیچی از ماجراها یادم نبود.
نویسنده توی فضاسازی خیلی خوب عمل کرده بود. شخصیتها ملموس و دوست داشتنی بودند. طنز بابی پندارگون دوست داشتنی بود. یه جاهایی نویسنده خیلی اکشنش کرده بود اما بازم تونسته بود از عهده کار بربیاد. ساختن دنیاهای موازی در مکان و زمان متفاوت خیلی ایده جالبی برای داستان نویسیه. اما نویسنده باید بتونه فضای داستانش رو قابل باور کنه. من الان دارم یه کتاب چند جلدی به نام 13 قلمرو رو می خونم که نویسنده اون قدر نتونسته قضای داستانش رو به خوبی دی جی مک هیل بسازه. همون طور که گفتم شهصیت پردازی هم خیلی خوب بود. بابی و دایی پرس و لور و اوسا از یه طرف و مارک و کوتنی از یه طرف.
سنت دین برای من زیاد قابل درک نبود چرا اون طور رفتار می کرد ولی خب قرار نیست همه چیز یه ده جلدی تو جلد اول مشخص بشه. فعلا شخصیت بد داستانه و چراهاش می مونه برای بعد. از ایده زمین دوم هم خوشم اومد. خیلی دلم می خواد بدونم زمین اول کجاست و یا زمین سوم به بعد؟ آیا نویسنده فکری براش کرده و چرا به اون زمین دوم می گه.
ته داستان به نظرم بابی خیلی راحت غیب شدن والدینش رو پذیرفت به نظرتون این طوری نیست؟
نویسنده توی فضاسازی خیلی خوب عمل کرده بود. شخصیتها ملموس و دوست داشتنی بودند. طنز بابی پندارگون دوست داشتنی بود. یه جاهایی نویسنده خیلی اکشنش کرده بود اما بازم تونسته بود از عهده کار بربیاد. ساختن دنیاهای موازی در مکان و زمان متفاوت خیلی ایده جالبی برای داستان نویسیه. اما نویسنده باید بتونه فضای داستانش رو قابل باور کنه. من الان دارم یه کتاب چند جلدی به نام 13 قلمرو رو می خونم که نویسنده اون قدر نتونسته قضای داستانش رو به خوبی دی جی مک هیل بسازه. همون طور که گفتم شهصیت پردازی هم خیلی خوب بود. بابی و دایی پرس و لور و اوسا از یه طرف و مارک و کوتنی از یه طرف.
سنت دین برای من زیاد قابل درک نبود چرا اون طور رفتار می کرد ولی خب قرار نیست همه چیز یه ده جلدی تو جلد اول مشخص بشه. فعلا شخصیت بد داستانه و چراهاش می مونه برای بعد. از ایده زمین دوم هم خوشم اومد. خیلی دلم می خواد بدونم زمین اول کجاست و یا زمین سوم به بعد؟ آیا نویسنده فکری براش کرده و چرا به اون زمین دوم می گه.
ته داستان به نظرم بابی خیلی راحت غیب شدن والدینش رو پذیرفت به نظرتون این طوری نیست؟
جلد اول مجموعه مهیج پندراگن
تاجر مرگ