انجمن شعر discussion

8 views
شعر و شاعر > پیانیست / علي اسداللهي

Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Azade, Hazemizade (new)

Azade Hazemizade (azadehazemi) | 868 comments Mod


به جای کوبیدن فیش های آب و برق

به شکل رگبار و صاعقه بر میز

به جای اشک ریختن بر پیانویی

که در غیاب انگشتهای تو

به عنکبوتهای سمساری عادت کرده

به جای باطل کردن بلیطها در مشت



به آمبولانسی نگاه کن

که در این ترافیک

چشمهایش به دنبال راه فرار می گردند

بعد نعره ای بزن از خوشحالی

که حنجره ات هنوز کوک نشده روی سکوت

قلبت از تکرار حرفهای خونینش، به لکنت نیفتاده

و هیچ پزشکی نگفته

چشمهایت را ببند

تا کمی بالاتر بکشد رو انداز سفیدت را...



برو خدا را شکر کن!

در این خیابان گره خورده

تصعید نمی شوی در آمبولانس

و نهایتاً تنِ بی حالت را

آویزان کرده ای از قناره ای در اتوبوس...


در بدترین شرایط با این مسیر

به اداره ای می رسی

که از پیانیستی شکست خورده

تایپیستی موفق خواهد ساخت

و بخاریهای یک خط در میانش یعنی

هنوز

به سردخانه نرسیده ای...



نعره ای بزن از خوشحالی

و مشتهایت را

با فرمان حمله بالا ببر

به صندلیهای مترویی فکر کن

که با پایان وقت اداری

باید به فتحشان بروی


back to top