Dandelion - قاصدک discussion

دارم میرم عزیزم ،میرم به سوی فردا

یه آسمون ستاره،با یه سبد گل یاس

بمونه یادگاری قلبم واسه تو ای یار

دارم میرم عزیزم به سرزمین رویا

میخوام برم دیاری که دل ارزون نباشه

قیمت عشق و صفا قیمت جو نباشه

دارم میرم عزیزم به شهر عاشقای تنها

دفتر شعر و بستم قلم رو من شکستم

نامه های که نوشتم هرگز پست نکردم

دارم میرم عزیزم،میرم برا همیشه

آخه میگن نمیخوای حتی من و ببینی

اسم من و خط زدی از دفتر زندگیت

دارم میرم عزیزم،میرم که از تو دور شم

نگاهت رو نمیخوام ،نگات برام غریبه است

قلبم رو تو شکستی همون که پاره پاره است

دارم میرم عزیزم،دیگه فراموشم کن

عکسات و پاره کردم ،ریختم تو سطل آشغال

اسمت دیگه یادم نیست صداتو من نمیخوام

دارم میرم عزیزم،نگو نرو که میرم

میشه بری عزیزم دیگه تو رو نمیخوام

اشکهای من تموم شد دیگه عشق هم نمیخوام

دارم میرم عزیزم ،شاید دیگه برنگردم

منتظر اشاره ام بگی نرو عزیزم

میمونم و میسوزم پای عشقت هزار سال

رفتنت قلب مرا می شکند

و نگاهم به تمنای تو بر جاده غم زل خواهد زد

آنچنان بی تابم که دلم می خواهد روح من پر بکشد تا ته نور

آسمان را بشکافد و خدا را گوید

" من پر از بوی گل سرخم و لیک عطر تو طعم تمنای من است"

من صدایی می خواهم پر از آرامش تو

من نوایی خواهم که پر از نغمه مینای تو باشد

و روانم خالیست

من تورا میخواهم، نه که باشی و بسوزی جون شمع

من تو را میخواهم که تو در لحظه موعود نفس های حجیم رویا

در کنارم بنشینی تا صبح

من به تو محتاجم تا که بر تارک رخشان زمان نقش دلم ثبت شود

شعر زیبایی بود ممنون آقا فرهاد

زیبا میبینید
زیبا میخونید
زیبا فکر میکنید

برو اي عقل مگو عشق چنين كرد و چنان
پادشاه است و به او چون و چرايي نرسد

تماشایی ترین تصویر دنیا می شوی گاهی

دلم می پاشد از هم بس که زیبا می شوی گاهی

حضور گاهگاهت بازی خورشید با ابر است

که پنهان می شوی گاهی و پیدا می شوی گاهی

به ما تا می رسی کج می کنی یکباره راهت را

ز ناچاریست گر هم صحبت ما می شوی گاهی

دلت پاک است اما با تمام سادگی هایت

به قصد عاشق آزاری معما می شوی گاهی

تو را از سرخی سیب غزل هایم گریزی نیست

تو هم مانند حوا زود اغوا می شوی گاهی...

مرسی از شعر زیبات عسل جان

عشق صدای فاصله هاست

عشق صدای کم شدن فاصله هاست

البته به نظر من

من چون به عشق اعتقادی ندارم تصور اینگونه ای از عشق دارم و این سخن سهراب هست
عشق صدای فاصله هاست فاصله هایی که غرق ابهامند

بازم به نظرم عشق صدای کم شدن فاصله هاست. چون وصال تمام شدن فاصله هاست

البته با احترام به شما پرنس عزیز و سهراب

عشق با وصال فرق ميكنه فرهاد عزيز
خيلي وقتها عشق وصالي نداره
....
بايد ببينيم منظور سهراب از كم شدن فاصله چي بوده؟

نه نه
منم همینو گفتم. به نظرم عشق کم شدن فاصله ست و وصال تمام شدن فاصله. اینهام باهم فرق دارن. موافقی؟

Farhad Taheri wrote: "
به نظرم عشق کم شدن فاصله ست و وصال تمام شدن فاصله. "
كاملا موافقم

عشق هرچی هست خیلی تلخ هست

تلخ و شیرینش رو خودمون تعیین میکنیم

حق با شماست

نه گاهی اوقات برای ما این تلخ و شیرین بودنش را رقم میزنند
باید ببینی که چه کسی رقم میزنه اگه خداست شیرینه اگه خودمان هستیم تلخ که هرچی بگذره تلختر میشود
شاید یک جورهایی من با پرنسس هم عقیده باشم چون برای من که خیلی تلخ بود شدیداً بیزار شدم که نتوان زندگی کرد همه جا همراه آدم هست حتی تو خواب ، دیگه خواب آدم هم شیرین نیست حتی چشمات و باز می کنی می خوای خورشید ببینی تلخی آن عشق بدجوری تو ذوق آدم میزنه