Dandelion - قاصدک discussion

9 views
تصوير عشق > وآنگاه...

Comments Showing 1-6 of 6 (6 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 2: by (setareh).ساینا (last edited Jan 10, 2010 10:46PM) (new)

(setareh).ساینا ستاره (sainaahmadigmailcom) | 687 comments و آنگاه که زیر شکنجه ی حرفهای سردت بودم

و هر لحظه این سرما

روح گرمم را می افسرد

یقین داشتم که دوستت دارم ...

ولی لب به سخن نگشودم

و تمام حرفهایت را شنیدم
...
تا آخرین کلمه
...
گمان مکن نگاههای سردت

کوچکترین تردیدی بر من وارد کرد
....
چون من این نگاهها را دوست داشتم
....
این چشمها را دوست داشتم
...
حرفهایت که تمام شد
...
باز هم یقین داشتم که دوستت دارم

و لکه ی اشکی که از چشمانت چکید
....
بر یقینم افزود
...
دوستت دارم فرشته ی روزهای تنهایی من

به اندازه ی تمام اشکهایی که برایت ریختم

...!!!


message 3: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) من نگاهی دارم که پر از خستگی و بیزاری ست

من کلامی دارم که پر از سردی و بی مهری و نافرجامیست

من زمانی پر احساس رسیدن بودم

من زمانی به تمنای یکی قطره ز عشق از جهان میکندم

من به دنبال صداقت و رسیدن به کمال تا سحرگاه عبودیت و معنای خدا، میدویدم با سر

لیک اکنون دل من در پس یک پرده نهان

پشت شیشه به تمنای حضور قطرات باران

چشم خیسم پر باران شده است


message 4: by Farhad Taheri (new)

Farhad Taheri (FarhadTaheri) تصویر بسیار زیباییه ساینا خانم. و البته سرشار از ناگفته ها و ناگفتنی ها


(setareh).ساینا ستاره (sainaahmadigmailcom) | 687 comments اشك زبان گفتن ناگفتني هاست


message 6: by Saeedeh (new)

Saeedeh mosavi | 268 comments اشكهايي كه زبان تنهايي ام بود
در تمام لحظه هاي حضور بي حضورت
اندازه نگير اشك هايم را
كه اندازه اي براي دوست داشتنت نمي يابم



back to top