Dandelion - قاصدک discussion

بچگی ها زیباست

بچگی ها پر احساس لطیف

حس بچه حس یک شعر قشنگ، شعر بی وزن و سپید، لیک سرشار از احساس صداقت و ظریف

بچگی ها پر یاد من و تست

خاله بازی توی ایوان حیاط خانه

توی قایم موشک، چشم بر دیوار نجابت و صدا

ده...بیست...پنجاه

و یکایک قایم

زیر پرچین گل یاس، پشت دیوار حقیقت، زیر راه پله ایوان عروج

بچه ها یک به یک، ساکت و پرشور و پر از حس فرار

بچگی ها لب حوض

سعی در پاشیدن آب و هیاهو و شلوغی و ...ا

و عبور

بچگی می گذرد

حس ادراک دروغ و ریا و فریب

و دو رویی و نفاق

سعی در پنجه کشیدن به رخسار صداقت و...تمام

شعرت عالي بود منو برد به همون دوران
ميدونين يكي از آرزوهام چي بود؟
اينكه وقتي تكيه ميدم به مبل پاهام به زمين برسه
راستي شما چي؟

بزرگترین آرزویی که همیشه داشتم و هیچوقت یادم نمیره و تازه مال خیلی کوچولوییامه این بود که بتونم از تختم بیام بیرون (آخه نرده بلند داشت) تا بتونم برگهای او گلدون بزرگمونو بکنم

:))

آرزوي بزرگ دوران كودكيم اين بود بتونم سوار دوچرخه داداشم بشم و بتونم ركاب بزنم
آخه پاهام نميرسيد
:)
و اينكه هر صبح با داداشم برم مدرسه

وا !!!فرهاد قشنگ بود واقعا ممنون فرهاد جان

خواهش می کنم ارمغان عزیز