Dandelion - قاصدک discussion

17 views
فرار

Comments Showing 1-3 of 3 (3 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by محسن (new)

محسن امینی کافی (mohsenkafi) | 26 comments خوب گوش کن نقشه یمان این است:

بیا یک گوشه تقدیر را همین طور سوراخ کنیم . من از این طرف تو از آن طرف آن طرف دیوار ها که تو را دیدم و نور افکن زندان بان افتاد رویمان سینه ام را برایت سپر می کنم و تو فرار کن برو آن دور ها آن جا که می گویند آلاینده هایش در حد مجاز است و پرنده ها می خوانند و گاو ها برای خودشان (نه آدم ها ) می چرند و ...

تعارف هم نکن من زیاد در خواب آن جا بوده ام تو که ندیدیش برو من سرشان را گرم می کنم...


message 2: by Mahyar (new)

Mahyar Mohammadi | 250 comments فضاي تمام داستان هايت را حفظ كرده اي. حس مي كنم به امضاي مشخصي رسيده اي. البته بين ماشين و طبيعت گير كردي، ولي نوشته اي دوست داشتني بود


message 3: by محسن (new)

محسن امینی کافی (mohsenkafi) | 26 comments Mahyar wrote: "فضاي تمام داستان هايت را حفظ كرده اي. حس مي كنم به امضاي مشخصي رسيده اي. البته بين ماشين و طبيعت گير كردي، ولي نوشته اي دوست داشتني بود"

ممنون امیدوارم همیشه بهتر بنویسم


back to top