فلسفه discussion

153 views
شوپنهاور

Comments Showing 1-7 of 7 (7 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by elham (new)

elham (laaalaaammm) | 7 comments در صورتی که فلسفه شوپنهاور را مطالعه کرده اید چه چیز فلسفه اش شما را مجذوب خود کرد ودر زندگی تان تاثیر گدار بود؟


message 2: by Nader (new)

Nader | 4 comments توجه به هنر در فلسفه شوپنهاور، جايگاه رفيعي دارد. زيرا هنر را، امكاني جهت تجربه‌اي زيباشناسانه به دور از ميل و غرض مي‌يابد و در اثر بي‌مانندش (جهان همچون اراده و تصور) به نحوي جامع به تبيين نظريات خود درباره هنر مي‌پردازد.


message 3: by Saeed (new)

Saeed (jaktinat) | 1 comments بشخصه از نگاه شوپنهاور به جهان خوشم میاد, اینکه می گه جهان جایی نیست که ما بخوایم چنین و چنان باشه و بی پروا به جنبه هایی از هستی(رنج, مرگ,درد) می پردازه که نزد فیلسوف های دیگه انکار شده.


message 4: by Reza (new)

Reza speed (rezaspeed) | 8 comments شوپنهاور فیلسوف بزرگ قرن نوزدهم آلمانی نه به روح معتقد است نه به ماده بلکه به جهان موجود علاقه دارد، او بیشتر فلاسفه را مورد تمسخر قرار می‌دهد و می‌گوید فلسفه نباید با جملات پیچیده آمیخته گردد، زیرا که همه مردم باید به فلسفه آگاهی کامل داشته باشند. «کار انسان نباید تفکر درباره آن پدیده‌هایی باشد که تاکنون کسی به آنها پی نبرده‌است، بلکه باید اندیشیدن به آن واقعیاتی باشد که در برابر دیدگان همه قرار دارد، ولی کسی به آنها نپرداخته‌است.»
شوپنهاور کتاب داره به نام :
جهان همچون اراده و تصور: آرتور شوپنهاور، رضا ولی یاری (مترجم)، ناشر: نشر مرکز
این کتاب اینطور شروع میشه:«جهان تصور من است».این کتاب را به سمفونی‌ای در چهارموومان تشبیه می‌کنند. هرکدام از آن‌ها دارای فضای خاص خود است. این کتاب با بحثی انتزاعی در باب نسبت ما با جهانی که تجربه‌اش می‌کنیم «آن گونه که که آن را به خود باز می‌نماییم»آغاز می‌شود. دربخش دوم به این که واقعیتی ژرف تر از جهانی که علم توصیفش می‌کند اشاره می‌کند: زمانی که می‌توانیم به این جهان (جهان همچون اراده) نظری اجمالی بیندازیم که حرکات جسمانی ناشی از ارادهٔ خود را در نظر آوریم. بخش سوم بحثی است خوش بینانه در باب هنر. در این جا شوپنهاوئر ادعا می‌کند که هنر می‌تواند گریز گاهی باشد از شر ارادهٔ بی امان و در عین حال از ابعاد واقعیت ژرف تر(جهان همچون اراده) پرده بردارد. بدبینی تیره ناکی بخش چهارم را فرا گرفته. در این بخش شوپنهاور شرح می‌دهد که چرا ما به موجب سرشت خویش محکوم به رنج کشیدنیم. با این همه اگر حاضر شویم زاهدانه روزگار بگذرانیم و از امیال خویش دست بشوییم باری کور سوی امیدی هست.


message 5: by Vahid (new)

Vahid Di | 1 comments خیلی روشن و ساده به زبانی که برای همه قابل درک است نه مثل بعضی فلاسفه که درکشان دشوار است،به سوالاتی که برای هرکس در زندگی پیش میاید پاسخ میدهد مانند عشق،رابطه جهان با ما و ...
به شخصه از خواندن کتابهایش هر چند بار که باشد سیر نمیشوم


message 6: by Mahsa (new)

Mahsa n (mahsa_na) | 3 comments به نظر من فلسفه عمیقی داره که به راحتی ام قابل درکه چون محدود به یک زمان خاصی نمیشه
اما زیاد از فلسفش خوشم نمیاد.چون مثل اکثر فیلسوفا قدرت انسانی رو بی معنی میدونن. من با این عقیده کاملا مخالفم.
با توجه به زندگی شخصیش عقایدش خیلی تنده
:(


message 7: by Navid (new)

Navid | 3 comments به نظر من نگاهش به خویشتنش خیلی خوبه ! ایتکه باید همه چیز رو در درون پیدا کرد !
این نگاهم که دنیا محل درد و رنج هست جالبه !
البته به نظر من پذیرش این واقعیات برعکس می تونه لذت بخش باشه تا نا امید کننده


back to top