گاه آنقدر با شتاب حرکت می کنیم که یادمان می رود لذت حرکت در آهستگی است! " چرا لذت آهستگی از میان رفته؟کجایندآن خردمندان اعصار گذشته؟ کجا رفتند آن قهرمانان هرزه گرد نواهای عامیانه،آن خانه به دوشانی که از آسیابی به آسیاب دیگر سرگردان بودند و بر بستر خویش زیر ستارگان می آرمیدند؟"
چرا باید همیشه خواسته و ناخواسته!!! آگاهانه و ناآگاهانه!!! در حال مسابقه دادن و سرعت گرفتن باشیم؟؟؟ بعضی موقع ها باید ایستاد، یه نگاه به دور و بر انداخت، شاید دیگه برنده شدن توی همه مسابقه ها ارزشش رو لا اقل برای خودت از دست داده باشه!!! شاید سرعتت از حدش گذشته باشه!!! شاید بفهمی که برای هیچ و پوچ داری سرعت می گیری!!! شاید بفهمی که زندگی کوتاه تر از اونیه که تمومش رو توی مسابقه بگذرونی!!! کمی آهسته تر!!! بعضی لحظه های زندگی رو باید مزه مزه کرد!!! حتی تلخی هاش رو بعضی ها رو باید آهسته، آهسته تجربه کرد!!!
" چرا لذت آهستگی از میان رفته؟کجایندآن خردمندان اعصار گذشته؟
کجا رفتند آن قهرمانان هرزه گرد نواهای عامیانه،آن خانه به دوشانی که
از آسیابی به آسیاب دیگر سرگردان بودند و بر بستر خویش زیر ستارگان
می آرمیدند؟"