Mahtab

Add friend
Sign in to Goodreads to learn more about Mahtab.


سوگ مادر
Mahtab is currently reading
bookshelves: currently-reading
Rate this book
Clear rating

 
ایرانی‌تر
Mahtab is currently reading
bookshelves: currently-reading
Rate this book
Clear rating

 
روان درمانی اگزیس...
Rate this book
Clear rating

progress: 
 
  (page 235 of 717)
"مرگ به یادمان می آورد که هستی را نمیتوان به تعویق انداخت و اینکه هنوز زمان برای زندگی کردن باقی ست. اگر بخت آنقدر با کسی یار باشد که با مرگ خود رودررو شود و زندگی را بصورت امکان ممکن(کیرکگور) تجربه کند و مرگ را ناممکن شدن هر امکان دیگر(هایدگر) بداند، در آنصورت متوجه میوشد که تا زمانی که زنده است،هنوز امکان برایش وجود دارد-میتواند زندگی اش را تغییر دهد-ولی تا -فقط تا- آخرین لحظه ی زنده بودن." Mar 29, 2020 09:43AM

 
See all 6 books that Mahtab is reading…
Loading...
Forugh Farrokhzad
“كدام قله، كدام اوج؟
مگر تمامي اين راه‌هاي پيچاپيچ
در آن دهان سرد مكنده
به نقطه تلاقي و پايان نمي‌رسند؟
به من چه داديد ‌اي واژه‌هاي ساده فريب؟
و اي رياضت اندام‌ها و خواهش‌ها
اگر گلي به گيسوي خود مي‌زدم
از اين تقلب، از اين تاج كاغذين
كه بر فراز سرم بو گرفته است فريبنده‌تر نبود؟
چگونه روح بيابان مرا گرفت
و سحر ماه زايمان گله دورم كرد
چگونه ناتمامي قلبم بزرگ شد
و هيچ نيمه‌اي اين نيمه را تمام نكرد؟
چگونه ايستادم و ديدم
زمين به زير دو پايم ز تكيه‌گاه تهي مي‌شود
و گرمي تن جفتم
به انتظار پوچ تنم ره نمي‌برد
كدام قله كدام اوج؟
مرا پناه دهيد‌ اي چراغ‌هاي مشوش
اي خانه‌هاي روشن شكاك
كه جامه‌هاي شسته در آغوش دودهاي معطر
بر بام‌هاي آفتابي‌تان تاب‌مي‌خورند
مرا پناه دهيد اي زنان ساده كامل
كه از وراي پوست سر انگشت‌هاي نازكتان
مسير جنبش كيف‌آور جنيني را
دنبال مي كند
و در شكاف گريبانتان هميشه هوا
به بوي شير تازه مي‌آميزد
كدام قله كدام اوج؟
مرا پناه دهيد اي اجاق‌هاي پر آتش اي نعل‌هاي خوشبختي
و اي سرود ظرف‌هاي مسين در سياهكاري مطبخ
و اي ترنم دلگير چرخ خياطي
و اي جدال روز و شب فرش‌ها و جاروها
مرا پناه دهيد اي تمام عشق‌هاي حريصي
كه ميل دردناك بقا بستر تصرف‌تان را
به آب جادو
و قطره‌هاي خون تازه مي‌آرايد
تمام روز، تمام روز
رها شده، رها شده چون لاشه‌اي بر آب
به سوي سهم‌ناك‌ترين صخره پيش مي‌رفتم
به سوي ژرف‌ترين غارهاي دريايي
و گوشت‌خوارترين ماهيان
و مهره‌هاي نازك پشتم
از حس مرگ تير كشيدند
نمي‌توانستم ديگر نمي‌توانستم
صداي پايم از انكار راه برمي‌خاست
و يأسم از صبوري روحم وسيع‌تر شده بود
و آن بهار و آن وهم سبز رنگ
كه بر دريچه گذر داشت با دلم مي‌گفت
نگاه كن
تو هي‌چگاه پيش نرفتي
تو فرو رفتي...”
فروغ فرخزاد

Marcel Proust
“همه‌ی این جدایی‌ها مرا ناخواسته به فکر آنچه جبران‌ناپذیر بود و روزی فرامی‌رسید می‌انداخت، هرچند که آن زمان هرگز جدی به امکان زنده‌ماندنِ خودم پس از مرگ مادرم فکر نکرده‌بودم. عزمم این بود که یک دقیقه از مرگ مادرم نگذشته خودم را بکشم. بعداً، غیبت مادرم چیزهایی از این تلخ‌تر به من آموخت، آموخت که آدم به غیبت عادت می‌کند، بزرگ‌ترین نقصانِ خویشتن و بزرگ‌ترین رنج این است که حس کنی از غیبت رنج نمی‌کشی.”
Marcel Proust

Sherko Bekas
“درخت سایه سار خود را از خاک فرو گرفت
وقتی فهمید
تبردار تشنه ای که در سایه اش خفته است
به کشتن نونهالان جنگل آمده است.

ماه کامل روشنایی خود را از خاک فرو گرفت
وقتی فهمید
کسی زیر نور او
مشغول بافتن تور است
برای به دام انداختن بامداد.

کلید کهن سال در قفل سخت نچرخید
وقتی فهمید
می خواهند چراغی را برای کشتن از محبس در آورند

جاده روشن راه به بیراهه برد
وقتی فهمید
مزدوران مسلح برای اسارت باغچه ای از او می گذرند.

و نامه ای خوانا خود را در پاکت دربسته کشت
وقتی فهمید
قاصد خبری جز اعدام شعری زیبا نیست!”
Sherko Bekas

Sherko Bekas
“در شبی طوفانی
به خانه ات یورش آوردند
و هر آنچه یادگاری از عشق ما بود
به تاراج بردند
حلقه، خواب، گردنبند
النگو، زمزمه، تبسم

در غروبی مه آلود
در خیابانی عمومی
دوره ات کردند
به خاطر شعر من
چمدان دستی ات را بردند

زمانی که ترا به بند کشیدند
نامه و بوسه و عطر
و آه و عکس و فریاد و فضیلت ما را با خود بردند

اما نه در آن خانه
نه در آن خیابان
و نه در آن زندان
نه با بردن
و نه با به بند کشیدن
نتوانستند و نشد
.ذره ای از عشق ما را به تاراج برند”
Sherko Bekas, شێرکۆ بێکەس

Sherko Bekas
“اگر شهرداری شهرم اجازه دهد
من را در پارک آزادی دفن کنید
بر سر مزارم موسیقی بنوازید
تا جایی شود که
دختران و پسرانِ عاشق
به کنار هم بیایند


*آخرین دست نوشته‌ی شیرکو بیکس”
Sherko Bekas

177728 كافه شعر — 442 members — last activity Apr 08, 2025 04:46AM
براي شعر و ادبيات؛ مكثي به اندازه نوشيدن يك فنجان قهوه
22194 كافه كتاب — 1454 members — last activity Jan 17, 2024 03:55AM
كافه كتاب، محلي براي كتاب خواندن و به اشتراك گذاشتن تجربيات است. اعضايي كه از لحاظ موقعيت جغرافيايي به هم نزديك هستند مي توانند جلسات كتاب خواني برگز ...more
166393 Fowlfan Book Readers — 365 members — last activity Sep 14, 2020 10:48AM
گروهی برای خواندن کتاب و به اشتراک گذاشتن نظرات. و همچنین معرفی آثار جدید.
1576 قیصر امین پور — 238 members — last activity Apr 21, 2019 11:23AM
قیصر خیلی زود ما را در دریغ و حسرت همیشگی نبودنش گذاشت و رفت...اینجا از او،اشعار و نوشته هایش خواهیم گفت
25x33 Irvin D. Yalom's books — 3 members — last activity Aug 10, 2019 09:51AM
Talking and discussion about Irvin Yalom's books and how they help us. ...more
More of Mahtab’s groups…
year in books
Maziyar Yf
1,045 books | 1,810 friends

Mohamma...
797 books | 1,261 friends

Stetson
3,927 books | 400 friends

S h a y...
356 books | 117 friends

Nastara...
604 books | 116 friends

fateme....
505 books | 386 friends

Azar
421 books | 329 friends

Tahmine...
1,327 books | 437 friends

More friends…



Polls voted on by Mahtab

Lists liked by Mahtab